Web Analytics Made Easy - Statcounter

شنیده‌های حاکی از آن است که عامل آتش‌سوزی یک ته سیگار رها شده در کارتن‌های دارو بوده است. یکی از پرسنل در مورد علت آتش‌سوزی می‌گوید: «شنیدیم می‌گویند کارگر افغانی که در طبقه پانزدهم بیمارستان مشغول کار بوده، ته سیگارش را روی زمین پرت کرده و آتش‌سوزی شروع شده. حالا می‌گویند این کارگر فرار کرده است.»   پنجشنبه، ۵ بهمن ماه سال جاری حدود ساعت ۷ شب، فیلم و عکس‌هایی از آتش‌سوزی نخستین هتل بیمارستان کشور در رسانه‌ها و فضای مجازی منتشر و خبر آتش‌سوزی این بیمارستان تیتر یک اخبار داخلی و خارجی شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  حدود ساعت ۷ و ۴۰ دقیقه: بیماران سرپایی در حال فرار به گزارش اعتماد، بیمارستان گاندی نخستین هتل بیمارستان کشور که پیش از این گفته شده بود؛ مجهزترین بیمارستان کشور است، داشت در آتش می‌سوخت. دود خیابان گاندی را فرا گرفته بود. ماشین‌ها از خیابان سی و هفتم به بعد دیگر اجازه تردد از لاین پایین به سمت بیمارستان را نداشتند. صد، صد و پنجاه متر به ساختمان بیمارستان مانده بود. زنان و مردان به سمت بیمارستان گاندی می‌دویدند. ساکنان ساختمان‌های مجاور بیمارستان از ترس داخل خیابان صف کشیده بودند.   برخی ساکنان ساختمان‌های مجاور می‌گفتند؛ ترسیدند که آتش به خانه‌شان سرایت کند. بیمارستان ۱۷ طبقه گاندی در خیابانی با عرض کم واقع شده بود. خانواده و همراهان بیماران بستری در این بیمارستان به محل حادثه آمده بودند و با نگرانی سراغ بیماران‌شان را می‌گرفتند. تعدادی از بیماران با برانکارد به خیابان منتقل شده بودند و خانواده‌های آنان بالای سر بیمارشان ایستاده و گریه می‌کردند.   بعضی از بیماران با پای خودشان از بیمارستان در حال فرار کردن بودند. مثل مرد میانسالی که لباس مخصوص بیماران به تن داشت و از ساختمان به سمت خیابان می‌دوید. با خارج شدن این مرد، خانمی که در لاین بالای خیابان مقابل بیمارستان ایستاده بود، جیغ زد: «بابا. بابا.» دو، سه نفر دست این بیمار را گرفته بودند تا بتوانند او را از لای جمعیت و ماشین‌های آتش‌نشانی و آمبولانس رد کنند.   دقایقی مانده به ساعت ۸: خانواده‌ها نمی‌دانستند بیمارشان به کدام بیمارستان منتقل شده مقابل در‌های ورودی بیمارستان که به حیاطی کوچک راه می‌برد و به ساختمان اصلی می‌رسید ازدحامی از جمعیتی که می‌خواستند وارد بیمارستان شوند یا بیمارانی که قصد خروج از بیمارستان داشتند، ایجاد شده بود. خانواده‌های بیماران با نگرانی از افراد حاضر در صحنه در مورد وضعیت طبقات بیمارستان سوال می‌کردند و در آن شلوغی جمعیت دنبال بیماران‌شان می‌گشتند. اکثر خانواده‌ها، نمی‌دانستند آمبولانس‌ها، بیماران‌شان را به کدام بیمارستان برده است.   یکی از این خانواده‌ها می‌گوید: «پدرم روز قبل از این اتفاق عمل کرده و در آی‌سی‌یو بستری بود.» ناگهان بغضش می‌ترکد و با گریه می‌گوید: «می‌گویند؛ نمی‌توانیم او را خارج کنیم، چون امکان دارد فوت کند.»   یکی دیگر از خانواده‌های بیماران نیز که اشک در چشمانش حلقه زده می‌گوید: «بچه‌های خواهرم که کودک هستند، اینجا بستری بودند حالا اصلا نمی‌دانیم به کدام بیمارستان منتقل شدند.»   ازدحام جمعیت در مقابل ورودی‌های ساختمان بیمارستان به حدی بود که راه آتش‌نشانان و عوامل اورژانس را مسدود کرده بود و حتی جابه‌جایی برانکارد‌های حامل بیماران هم دشوار شده بود. در همین حین بود که مردی جوان و چهارشانه که مشخص نبود از عوامل اورژانس است یا کادر بیمارستان، فریاد زد: «همه بیرون!» با صدای فریاد او چند نفر از خانواده‌های بیماران شروع به اعتراض کردند.   ساعت ۸ و ۱۵ دقیقه: بیش از ۱۰۰ بیمار بدحال به بیمارستان‌های شهدا، فیروزگر، دی، آرمان و کسری منتقل شدند چند نفر از عوامل اورژانس با برانکارد‌های خالی مقابل در ورودی ساختمان بیمارستان ایستاده بودند. یکی از آن‌ها در پاسخ به اینکه تاکنون چند بیمار را از داخل ساختمان خارج کردید می‌گوید: «تا این لحظه بیش از ۱۰۰ بیمار بدحال را از داخل طبقات مختلف بیمارستان خارج کردیم که به بیمارستان‌های شهدا، فیروزگر، دی، آرمان و کسری منتقل شدند. هر بیمارستانی که تخت خالی داشته باشد این بیماران به آنجا منتقل می‌شوند. تمام بیمارستان‌ها در سطح شهر آماده‌باش هستند.»   بیماران هر چند دقیقه یک‌بار با برانکارد از بیمارستان خارج و به داخل آمبولانس منتقل می‌شدند. تعداد زیادی از بیماران، زنان و مردان مسن بودند. خانواده‌هایی که بیماران خود را پیدا نکرده بودند، سرگردان مقابل بیمارستان قدم می‌زدند، اما بعضی دیگر که بیماران خود را پیدا کرده، محل حادثه را ترک کرده بودند.   به همین خاطر تعداد خانواده‌های بیماران در مقابل بیمارستان نسبت به ساعات اولیه حادثه کمتر شده بود، اما تعداد کادر درمان بیشتر؛ برخی پرسنل روپوش سفیدرنگ‌شان را مچاله و داخل کیف‌شان قرار داده بودند. بعضی دیگر از آن‌ها هم با اینکه شیفت‌شان نبود، خودشان را مقابل بیمارستان رسانده و مشغول صحبت کردن با همکاران‌شان بودند.   یکی از پرسنل که تازه از داخل بیمارستان خارج شده بود با چهره‌ای برافروخته به «اعتماد» می‌گوید: «یک دختر جوان داخل اتاق عمل است. هنوز موفق نشدند او را خارج کنند. بیمارانی که در بخش سی‌سی‌یو و آی‌سی‌یو هستند، آمبولانس‌های مخصوص لازم دارند.» او در پاسخ به اینکه آتش از کدام طبقه شروع شد، می‌گوید: «از طبقه چهاردهم، پانزدهم شروع شد. طبقه شانزدهم و هفدهم، هتل بیمارستان است.» ناگهان اشک در چشمانش جمع می‌شود و به سمت دیگری می‌رود.   مرد جوانی به دیوار روبه‌روی بیمارستان تکیه داده بود. او در مورد لحظه وقوع آتش‌سوزی به «اعتماد» می‌گوید: «غروب مسافر داشتم. او را داخل پارکینگ بیمارستان پیاده کردم. وقتی داشتم از پارکینگ خارج می‌شدم، عده‌ای فریاد کشیدند و گفتند؛ بیمارستان آتش گرفت. ترسیده بودم. سریع از پارکینگ خارج شدم. ماشینم را همین حوالی پارک کردم و به سمت بیمارستان برگشتم. نگران افراد داخل بیمارستان هستم.»   یکی از زنان حاضر در خیابان با چهره‌ای نگران به اطراف نگاه می‌کرد. او نیز می‌گوید: «ما ساکن ساختمان مجاور این بیمارستان هستیم. من از آتش‌سوزی بی‌خبر بودم. همسرم تصاویر آتش‌سوزی را در شبکه‌های مجازی دید و به من زنگ زد و گفت سریع خانه را ترک کن. بعد هم ماجرا را برایم تعریف کرد.»   ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه: شنیده‌ها در مورد علت آتش‌سوزی تقریبا اغلب خانواده‌های بیماران موفق شدند بیماران خود را پیدا کنند یا از وضع انتقال‌شان به مراکز درمانی باخبر شوند. بنابراین تعداد حاضران در صحنه نسبت به ساعات قبل بسیار کمتر شده. ماشین‌های آمبولانس پشت سر هم در خیابان گاندی توقف کردند. پرستارانی که از ساختمان خارج شده بودند کنار هم ایستاده بودند و در مورد علت آتش‌سوزی حرف می‌زدند.   ماموران حراست بیمارستان، نگاه‌شان به دهان پرسنل بود که مبادا به دیگران حرفی بزنند که موجب دردسر شود. یکی از پرسنل در پاسخ به اینکه علت آتش‌سوزی چه بود، شانه‌هایش را بالا می‌اندازد و  می‌گوید: «نمی‌دانم. به ما گفتند حرفی نزنیم.».   اما یکی دیگر از پرسنل در مورد علت آتش‌سوزی می‌گوید: «شنیدیم می‌گویند کارگر افغانی که در طبقه پانزدهم بیمارستان مشغول کار بوده، ته سیگارش را روی زمین پرت کرده و آتش‌سوزی شروع شده. حالا می‌گویند این کارگر فرار کرده است.»   در همین لحظه نگاه افراد به حضور پلیس جلب شد. سرهنگ حسنوند، سرکلانتر سوم پلیس پیشگیری به همراه ده‌ها پلیس موتورسوار وارد محوطه بیمارستان شدند و از همین لحظه ماموران پلیس شروع به متفرق کردن حاضران کردند. جمعیت اندکی که مقابل بیمارستان تجمع کرده بود به سمت پایین خیابان سرازیر شدند. عرض خیابانی که بیمارستان گاندی در آن واقع شده به قدری کم بود که با وجود ماشین‌های آتش‌نشانی و آمبولانس، افراد به سختی می‌توانستند کنار هم راه بروند.   در همین شلوغی یکی از کادر درمان می‌گوید: «علت آتش‌سوزی کارگرانی بودند که در طبقات آخر بیمارستان مشغول کار بودند. یکی از همکارانم شنیده؛ کارگران در طبقات آخر مشغول جوشکاری بودند که باعث سرایت آتش به ضلع شرقی بیمارستان شدند.»   دلایل آتش‌سوزی در این بیمارستان در حالی مطرح شده که سوال مهم این است چطور با وجود آغاز حریق و علایم اولیه شروع آتش‌سوزی، سیستم اطفای حریق بیمارستان فعال نشده یا پرسنل حاضر در طبقات برای خاموش کردن آتش از کپسول‌های آتش‌نشانی استفاده نکردند و البته سوال اصلی این است که اصلا سیستم اطفای حریق و تجهیزات خاموش کردن آتش در این بیمارستان کافی و به‌روز بوده یا اینکه این امکانات هم دچار مشکل بوده است؟   پنجشنبه شب جلال ملکی، سخنگوی آتش‌نشانی شهر تهران اعلام کرد: «این بیمارستان برای دو بخش جدید و قدیمی خود پنج بار اخطار آتش‌نشانی گرفت، اما به تعهدات خود در این مدت عمل نکرد.»   بیمارستان ۱۰ ساله هم می‌تواند در آتش بسوزد هتل بیمارستان گاندی سال ۱۳۹۲ به عنوان نخستین هتل بیمارستان کشور، مجهز به بخش‌های مختلف تخصصی در تهران افتتاح شد. مدیرعامل هتل بیمارستان گاندی در زمان افتتاح این بیمارستان اعلام کرد: «هتل بیمارستان گاندی بر اساس آخرین استاندارد‌ها و ضوابط احداث مجموعه‌های بیمارستانی ساخته شده و در برابر زلزله‌هایی با بزرگی ۸.۵ تا ۹ ریشتر هم مقاوم است و سختگیرانه‌ترین استاندارد‌ها و اصول ایمنی و بهداشتی در این مجموعه لحاظ شده است.»   «کوروش شمیمی»، رییس هیات‌مدیره انجمن بیمارستان‌های خصوصی در آسیب‌شناسی حادثه آتش‌سوزی در هتل بیمارستان گاندی می‌گوید: «تنها بیمارستان گاندی اخطار نگرفته. تمام بیمارستان‌های تهران چه خصوصی و چه غیرخصوصی اخطار دارند. به عنوان مثال بیمارستان امام خمینی اخطار گرفته است، اما، چون ساخت قدیمی دارد، امنیت لازم را ندارد. حالا اینکه بیمارستان گاندی قبلا اخطار گرفته، این نیست که بی‌اعتنایی کرده است. وقتی ساختمان‌هایی اخطار می‌گیرند، امکان این نیست که یک دفعه آن‌ها را خراب کنند و مطابق استاندارد‌های امروز آن‌ها را بسازند.   تمام این ساختمان‌ها در زمان‌هایی ساخته شده که استاندارد‌های آن زمان را رعایت کردند. اگر وزارتخانه تمام بیمارستان‌ها را تعطیل کند مردم در خیابان‌ها فوت می‌کنند و کارمندان و کارگر‌ها نیز در خیابان عربده می‌کشند.   هتل بیمارستان گاندی ۱۰ سال پیش مطابق استاندارد‌های آن زمان ساخته شده است. تمام بیمارستان‌ها قرارداد‌هایی با سازمان آتش‌نشانی دارند. منتها هر بخشنامه‌ای که از راه می‌رسد آقایان روی میز‌های کارشناسان می‌گذارند بدون اینکه به مراحل آن توجهی کنند.»   شمیمی همچنین می‌گوید: «بعد از آغاز حادثه انجمن بیمارستان‌ها اعلام کرد آمادگی پذیرش بیماران بستری در بیمارستان گاندی را دارند. تا جایی که اطلاع دارم ۱۹۳ بیمار داخل بیمارستان بستری بودند. هنگام آتش‌سوزی یک عده از این افراد به هتل نزدیک بیمارستان و عده دیگر هم به بیمارستان کسری و دی منتقل شدند. دو نفر از بیماران حین آتش‌سوزی در اتاق عمل بودند که در حال حاضر حال‌شان مساعد است. دو کودک هم به NICU یکی از بیمارستان‌ها منتقل شدند.   خوشبختانه هیچ بیمار یا فردی در این آتش‌سوزی مصدوم یا کشته نشده است. در نهایت هم آتش که از طبقات چهاردهم و پانزدهم شروع شده بود، مهار می‌شود. در کنار این حوادث ما مشکلات فرهنگی هم داریم. ببینید در یک بیمارستان بزرگ که کارتن‌های دارو و تجهیزات بسیاری وجود دارد اگر یک کارگری که سیگاری است و اجازه ندارد در آن محوطه سیگار بکشد هنگام جمع کردن کارتن‌ها ته سیگار خود را آنجا بیندازد، خب محوطه آتش می‌گیرد.   در این شرایط نه مدیر بیمارستان می‌تواند کاری کند و نه هیچ کس دیگر. آتش‌سوزی که سال ۱۳۹۹ در کلینیک اطهری رخ داد و منجر به فوت ۱۹ نفر شد فقط به خاطر عدم مدیریت بود. یعنی مدیر هیچ نظارتی نداشت و کارگران کارتن‌ها را در راهرو‌ها چیده بودند و وقتی آتش‌سوزی رخ داد افراد در راهرو‌ها خفه و کشته شدند.»    گزارش: بهاره شبانكارئيان کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: آتش سوزی بیمارستان گاندی گزارش هتل بیمارستان گاندی مورد علت آتش سوزی خانواده های بیماران تمام بیمارستان ها مقابل بیمارستان بیمارستان کشور استاندارد ها ساختمان ها منتقل شدند خانواده ها آتش نشانی کارتن ها ماشین ها ته سیگار شروع شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۱۱۴۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خودکشی پزشکان بهانه بیماران! /تیترخوانی به جای نگاه علمی! /نوبت «وعده صادق» اقتصادی

 

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که وضعیت نامناسب موجودی آب در سد‌های ۳ استان صنعتی، تحرکات تازه در قاهره برای برقراری آتش بس در غزه، معطلی ۱۴ ماهه لایحه امنیت شغلی کارگران و انتقاد رئیس قوه قضائیه از صدور برخی احکام در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:


تیترخوانی به جای نگاه علمی!


روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان تیترخوانی به جای نگاه علمی! نوشت: یکی از عوارض منفی سرگرم شدن مسئولین دولتی و حکومتی به امور حاشیه‌ای و فعالیت‌های سیاسی جناحی و حزبی بدون تابلو اینست که به گزارش‌ها، مقالات، مصاحبه‌ها و حتی خبر‌های مراکز تحقیقاتی، رسانه‌ای و آماری توجه کافی نمی‌کنند و به تیترخوانی اکتفا و براساس همان چیزی که در تیتر‌ها می‌بینند قضاوت می‌کنند و تصمیم می‌گیرند و عکس‌العمل نشان می‌دهند. نتیجه این می‌شود که هرگز هیچ مشکلی حل نمی‌شود و ابهامات و یا حتی سوء‌تفاهم‌ها باقی می‌مانند.
نمونه روشنی که اخیراً اتفاق افتاد، موردی است که مرکز پژوهش‌های مجلس تحت عنوان «باز هم تیترخوانی به جای نگاه علمی به یک گزارش» از آن خبر داده است. مرکز پژوهش‌های مجلس، در توضیح مطلبی درخصوص اظهارنظر‌ها نسبت به گزارش گردشگری این مرکز اعلام کرد این گزارش مربوط به فاصله زمانی سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ و با لحاظ کردن شرایط کرونائی و مرتبط به عملکرد دولت‌های قبل و غیرمرتبط با عملکرد دولت فعلی بوده است.


جالب است که مسئولین مرتبط با موضوع بدون اینکه به جزئیات گزارش توجه کنند تا بفهمند که این گزارش درصدد ایراد وارد کردن به عملکرد آنان و دولت فعلی نیست در برابر آن موضع گرفتند درحالی که اگر متوجه محتوای گزارش می‌شدند از آن استقبال می‌کردند. همین واکنش باعث شد مرکز پژوهش‌ها در توضیح اقدام خود به مسئولین مربوطه گوشزد کند «حداقل انتظار می‌رفت مسئولان دولت قبل به این مساله واکنش نشان می‌دادند نه مسئولان دولت فعلی».


این واقعه نشان می‌دهد موضعگیری براساس تیترخوانی جای نگاه علمی را گرفته و در بالاترین سطوح کارگزاری و حکمرانی کشور توجهی به محتوای گزارش‌های تحقیقی صورت نمی‌گیرد. این وضعیت در زمینه‌های دیگر به ویژه اخبار، مصاحبه‌ها، اظهارنظر‌ها و گزارش‌های رسانه‌ای نیز وجود دارد و افرادی که در بخش‌های روابط عمومی و اطلاع‌رسانی دستگاه‌های دولتی و حکومتی فعالیت می‌کنند، موضعگیری منفی را بر بررسی علمی و تلاش برای تصحیح عملکرد‌ها و تبدیل کردن نقاط قوت به نقاط ضعف ترجیح می‌دهند. این نوع برخورد با تحقیقات، آمارها، گزارش‌ها و اظهارنظر‌های مراکز علمی، رسانه‌ها و صاحبنظران قطعاً به زیان دولت و کشور است، زیرا به جای رفع نواقص به استمرار عملکرد‌های منفی دامن زده می‌شود و اوضاع هرگز به طرف بهبود یافتن به پیش نمی‌رود.


اوج این رفتار غیرعلمی را می‌توان در پاسخ دادن دستگاه‌های دولتی به انتقاد‌های نمایندگان مجلس از عملکرد مسئولین اجرائی مشاهده کرد. طبق اصل ۸۴ قانون اساسی نمایندگان حق دارند در تمام امور کشور اظهارنظر کنند. علاوه بر این، حق تحقیق و تفحص هم دارند. اصل ۷۶ قانون اساسی می‌گوید: «مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد.» و اصل ۸۶ می‌گوید: «هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهارنظر نماید.» در تمام چهار دهه گذشته این دو اصل اجرا شدند و نمایندگان مجلس درباره مسائل مختلف اظهارنظر کردند و معمولاً به نظرات آنان توجه نیز شد هرچند در مواردی بعضی دستگاه‌ها اِعمال این حق قانونی توسط نمایندگان را تاب نیاوردند و آن‌ها را تعقیب و یا از حقوقشان محرومشان کردند. متاسفانه این برخورد غیرقانونی در سال‌های اخیر تشدید و جوابیه دادن‌های پیاپی به سخنان میان دستور نمایندگان مجلس به یک رویه تبدیل شده است بطوری که وقتی روزنامه‌ها اقدام به انتشار اخبار مجلس می‌کنند در مواردی که خوشایند دولتمردان نیست بلافاصله جوابیه صادر می‌کنند و حتی روزنامه‌های منتشرکننده سخنان نمایندگان مجلس نیز به سیاه‌نمائی متهم می‌شوند!


کار دولتیان به معنای اینست که اولاً نمایندگان مجلس از حق قانونی خود که قانون اساسی به آن‌ها داده استفاده نکند و ثانیاً روزنامه‌ها دچار خودسانسوری شوند و از چاپ انتقاد‌ها خودداری نمایند. روشن است که چنی توقعی با حقوق ملت و مصالح کشور در تضاد است و روزنامه‌نگار اگر این شغل را برای خدمت به مردم برگزیده باشد هرگز تسلیم چنین خواسته خلاف شرافت روزنامه‌نگاری نخواهد شد.
راه حل این مشکل، استمرار جدال نیست. دولتمردان باید کسانی را به مسئولیت‌های مرتبط با مجلس و اطلاع‌رسانی دولتی بگمارند که به اخبار و گزارش‌ها نگاه علمی داشته باشند. چنین افرادی می‌توانند از طریق تعامل قانونی با رسانه‌ها و انتقادکنندگان راه را برای تفاهم هموار کنند و با بهره‌گیری از انتقاد‌ها به تبدیل شدن نقاط ضعف دولت‌ها به نقاط قوت کمک نمایند.


خودکشی پزشکان بهانه بیماران!


غلامرضا صادقیان طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان خودکشی پزشکان بهانه بیماران! نوشت: «خودکشی پزشکان» گزاره‌ای شده است که گاهی از آن برای هدفی غیرانسانی بهره می‌گیرند. در توضیح این ادعا می‌گویم که خودکشی پزشکان با خودکشی مهندسان یا با هر یک از مشاغل دیگر، یکسان است، هرچند همگی تلخ و نپذیرفتنی است، و خودکشی پزشکان لزوماً فاجعه‌بارتر از خودکشی دیگران نیست. ممکن است ادعا شود خودکشی در دو استان مشخص که بالاترین نرخ خودکشی را دارند، با خودکشی پزشک تحصیلکرده که کشور برای او هزینه میلیاردی کرده و به او به‌شدت نیازمند است، قابل‌قیاس نیست. این حرف نیز اگرچه غیرانسانی است، اما به‌شرط پذیرش فرض آن، پزشکان تنها صنف تحصیلکرده‌ای نیستند که خودکشی می‌کنند، بسا موارد خودکشی دیگر در میان اقشار تحصیلکرده غیرپزشک دیده می‌شود. مضافاً این ادعا که «خودکشی پزشکان زیاد شده است» باید با عدد و رقم مشخص شود، نه با آنچه برخی فعالان اصلاح‌طلب هربار ادعا می‌کنند و نه با هیاهوی مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی که صراحتاً با نتیجه‌گیری انتهای سخن خود نشان داده است از این هیاهو که هیچ مرجع رسمی آن را تأیید نکرده و آماری مقایسه‌ای از آن در دست نیست، دنبال چیز دیگری است! این شخص به یک رسانه اصلاح‌طلب گفته است: «سرعت خودکشی در میان پزشکان و رزیدنت‌ها صعودی شده و احتمال دارد که به‌زودی نرخ خودکشی پزشکان در ایران از سایر کشور‌ها پیشی بگیرد. مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار روی خودکشی پزشکان، سختی‌کار، برخورد‌های خشن بیمار و خانواده بیمار و محیط پادگانی بیمارستان‌ها است. رزیدنت‌ها گاهی ۷۲ساعت نمی‌توانند بخوابند. از رزیدنت بیگاری می‌کشند و او هم هیچ راه فراری ندارد. ارتباط میان مردم و پزشکان نامناسب شده، هزینه‌های درمان بالا رفته است و بیمه‌ها هزینه را نمی‌پردازند و بیمار و پزشک رودرروی هم قرار می‌گیرند.»


این فاجعه‌ای بدتر از خودکشی است که برخی جملات را ردیف کنیم تا نتیجه بگیریم که مسئله خودکشی، به سختی‌کار و بحث مالی و دستمزد‌ها بازمی‌گردد؛ و سپس زمینه‌ای فراهم کنیم برای افزایش تعرفه‌ها و کاستن از آنچه «سختی کار» پزشکان می‌نامند. در این میان اتهام دیگری هم بزنیم که «مردم برخورد خشن با پزشک دارند»! واقعیتی که در جامعه شدیداً خلاف آن دیده می‌شود و هیچ صنفی محترم‌تر از پزشکان نیستند با آنکه برخورد برخی از آنان با بیمار، خشک و بی‌روح است. وارونه‌سازی واقعیت، کمکی به پزشکان نمی‌کند. باید یک نهاد نظارتی از چنین افرادی بخواهد آمار خود را در مقایسه با دیگر اقشار و مقایسه با کل و با بقیه کشور‌ها دقیق و مستند عرضه کنند. چیزی در دست ندارند، جز هیاهو و تولید محتوا برای کسی که از خودکشی پزشکان می‌رسد به تقبیح عنبر نسا!


وضعیت جامعه پزشکی ما نشان می‌دهد آنان نیز مانند صنوف دیگر، یک کلیت و اکثریت خوب و بلکه به نسبت دیگر صنوف، اکثریت مطلق خوب‌تری دارند. ولی یک پزشک بد نسبت به یک کارگر بد، صدای بدبودنش همه‌جا را پر می‌کند. اگر جامعه پزشکی نیز در تهذیب اخلاق کوشا نباشد، مانند بقیه، همان سرنوشت شوم بی‌اخلاقی را پیدا می‌کند و اینجا فریاد واپزشکا! واپزشکا! شعاری بیش نیست. 


در نیمه دوم دهه ۷۰، دو انترن جوان در بحبوحه گلدکوئست به کیهان آمدند، با وضعیتی پریشان و نگران! حرف‌شان دقیقاً این بود: «حالا که کسانی با گلدکوئست یک‌شبه میلیونر می‌شوند، چه انگیزه‌ای برای درس‌خواندن ما باقی می‌ماند»! مشخص است که این عبارات بی‌نیاز از هرگونه توضیح اضافی است. در همان سال‌ها یک شبکه مافیایی در وزارت بهداشت، ماجرای تقلب در آزمون دستیاری را بین سال‌های ۷۷ تا ۸۲ رقم زد. من در کیهان افشاگر این فساد بودم. پزشکانی که ۶۰ میلیون تومان پول آن زمان معادل ۳۰ میلیاردتومان پول اکنون را برای خرید کلید تقلب پرداختند و هرگز از دستیاری و بعد تخصص حذف نشدند و پروانه‌ای هم باطل نشد. این هم نمونه‌ای از نفوذ بی‌اخلاقی و فساد در هر صنفی است و اینجا صنف پزشک. هرچند همان زمان در کیهان نوشتم که بحث‌هایی از نفوذ سیاسی برای هدایت عده‌ای خاص به دوره تخصص پزشکی مطرح است. باز در همان حدود دو موضوع ورود خون‌های آلوده از فرانسه و خرید یک دستگاه پالایش خون آلوده را در کیهان افشا کردم که برای آن با شکایت وزارت بهداشت دولت اصلاحات ۱۱ بار به دادگاه رفتم، اما در نهایت بیماران هموفیلی و بازماندگان درگذشتگان، بر اثر آن افشاگری با پیروزی در دادگاه، دولت را مجبور به پرداخت بزرگ‌ترین خسارت تاریخ دولت‌های قبل و بعد از انقلاب به‌عنوان دیه بیماران کردند. میزان تکذیب و انکار وزارت بهداشت درباره این تخلفات نیز برگ زرین دیگری از وضعیت اقلیت فسادپذیر و فسادخوی هر جامعه‌ای دارد- و اینجا پزشکان!
اکنون سوارشدن روی ادعایی دیگر را شاهدیم: افزایش خودکشی پزشکان! اما مسموع نیست. پزشکان هم مشکل و سختی دارند مثل بقیه جامعه. مگر بقیه در حال خور و خواب و خستگی‌درکردن هستند؟! حتی خبر تازه که یک جمع ۲۵ نفری از پزشکان نیز مثل همه کسانی که مشروب تقلبی می‌خورند، مشروب تقلبی خوردند، نشان می‌دهد در شاخص‌های اجتماعی همه مثل هم هستند، یعنی همه‌چیز علی‌السویه است؛ و تعریف یک «تفاوت» با هدف خاص پذیرفتنی نیست.

نوبت «وعده صادق» اقتصادی


 مصطفی منتظر طی یادداشتی در شماره امروز خراسان نوشت: عملیات ترکیبی «وعده صادق» دارای ابعادی گسترده و چندلایه‌ای برای ایران، منطقه و جهان بوده است که متاسفانه مسئولان بخش‌های غیرنظامی به درستی از آن استفاده نمی‌کنند. طوفان الاقصی، اولین حمله به منطقی بود که کشور‌های عربی را وارد جریان عادی‌سازی با اسرائیل می‌کرد و یک ائتلاف عربی-عبری را برای جایگزینی آمریکا در منطقه می‌نشاند. یعنی آمریکا قصد داشت تا برای کم کردن حضور در خاورمیانه و تمرکز در شرق آسیا، قواعدی از یک جریان امنیتی و اقتصادی را پایه بنهد تا ایران و محور مقاومت خودبه‌خود حذف شوند. این منطق با توافق آبراهام شروع و با کریدور آیمک تداوم یافته بود. اما حالا این توافق، بخش بزرگی از معنای امنیتی خود را از دست داده است. مجموعه کشور‌های حاضر در آن با رهبری آمریکا با تمام توان نتوانستند در مقابل صرفا ۱۰۰ موشک بالستیک و ۴۰۰ پهپاد از منطقه کوچک سرزمین‌های اشغالی حفاظت کنند، پس بخش امنیتی در وعده صادق فروریخته است. اما مسئله این است که بخش اقتصادی آن به قوت خود باقی است. آنچه ایران باید انجام دهد، شکل‌دهی به یک پیوست اقتصادی برای وعده صادق در عرصه ایجابی است. یعنی ایران می‌تواند حفظ امنیت کشور‌های حاشیه خلیج فارس را تا حدی تضمین کند و در ازای آن، قرارداد‌های روی زمین و استراتژیکی با آن‌ها ببندد که تحقق آن برای هر دو طرف سودمند و ترک آن هم به شدت مضر است. قرارداد‌هایی که معنای همکاری استراتژیک را درون خود داشته باشد. 
یعنی علاوه بر بازی دوطرفه، متضمن یک معنای بزرگ‌تر در معامله با کشور‌های بزرگ و قدرتمند باشد. نکته این است که اگر از این ظرفیت استفاده نشود، طرف مقابل با اهرم اقتصادی و فشار عمومی به ایران، عملا آورده آن را محو کرده و دوباره دست خود را بالاتر از دست ایران قرار می‌دهد. یعنی آثار امنیتی به وجود آمده هم با تکانه‌های اقتصادی جامعه ایران، نابود خواهد شد. این عملیات می‌تواند در پرونده ایران-آمریکا هم تغییر جدی ایجاد کند. آمریکایی‌ها حالا می‌دانند که بدون خواست ایران، نمی‌توانند حضور خود در خاورمیانه را به سلامت کاهش دهند. پس باید امتیازی در ازای آن بدهند. 
این همان چیزی است که ایران باید آن را تعریف کند و نه اینکه آمریکایی‌ها تعریف کنند و ایران آن را جرح و تعدیل دهد. توافقی که در آن مسئله اصلی «رفع تحریم» نیست بلکه «انتفاع اقتصادی ایران» است؛ و البته تمام مسائل سیاست خارجی ایران و پرونده‌های آن را شامل نمی‌شود بلکه به عنوان بخشی از مسئله اقتصاد ایران مورد توجه واقع‌بینانه قرار می‌گیرد. همان گونه که از تلاش‌های حاج قاسم در بازکردن مسیر زمینی چابهار به سواحل مدیترانه به درستی استفاده نشد، این فرصت تاریخی هم در حال از دست رفتن است. راه‌حل، خروج از چارچوب‌های ذهنی برجام، مذاکره حقوقی برای رفع تحریم، رفع تنش، توافقی برای فروش نفت، اعتماد به همسایه بدون توجه به شرایط جهانی و... است که چندین بار تجربه شده و همگی شکست خورده است.

دیگر خبرها

  • راه اندازی بخش شیمی درمانی در بیمارستان سجادیه تربت جام
  • حذف «پول» از درمان زیر ۷ ساله‌ها
  • راه اندازی مرکز متمرکز جراحی شکاف کام و لب در بیمارستان الزهرا (س) زاهدان
  • اعضای بدن بانوی دشتستانی به بیماران نیازمند اهدا شد
  • بیمارستان فوق تخصصی کودکان شرق کشور؛ مرکز کشت حلق بیماران CF
  • بانوی دشتستانی ناجی چند بیمار نیازمند به عضو شد
  • بانوی دشتستانی به بیماران نیازمند به عضو حیاتی دوباره بخشیده شد
  • خودکشی پزشکان بهانه بیماران! /تیترخوانی به جای نگاه علمی! /نوبت «وعده صادق» اقتصادی
  • خاش به پیشرفته ترین دستگاه ام.آر.آی ایران مجهز است
  • کار وزارت نیرو برای فرهنگ‌سازی مصرف برق به جایزه‌دادن کشید!